کد مطلب:50553 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:178

نیاز انسان به موعظه











از آنجا كه انسان پیوسته در معرض غفلت و قساوت و غرق شدن در شهوات و نفسانیت است، نیازمند عواملی است بازدارنده از پلیدی و جلادهنده ی تاریكی و موعظه از جمله ی این عوامل است. هر انسانی نیازمند موعظه است، یعنی نیازمند به عواملی در تربیت كه از بدیها بازدارد و به خوبیها برانگیزد. از این روست كه یكی از وجوه برجسته ی تربیت مربیان الهی فراهم كردن بازدارندگی از پلیدیها و گروندگی به نیكیها به وسیله ی موعظه بوده است. امیرمومنان علی (ع) درباره ی رسالت پیامبر اكرم (ص) و روشهای آن حضرت در تربیت فرموده است:

«یعثه و الناس ضلال فی حیره و حاطبون فی فتنه، قد استهوتهم الاهواء و استزلتهم الكبریاء و استخفتهم الجاهلیه الجهلاء، حیاری فی زلزال من الامر، و بلاء من الجهل، فبالغ- صلی الله علیه و آله- فی النصیحه و مضی علی

[صفحه 386]

الطریقه و دعا الی الحكمه و الموعظه الحسنه.»[1] .

او را برانگیخت، در حالی كه مردم سرگردان بودند و بیراهه ی فتنه را می پیمودند. هوا و هوسشان سرگشته ساخته، بزرگی خواهی شان به فرودستی انداخته. از نادانی جاهلیت خوار، سرگردان و در كار نااستوار و به بلای نادانی گرفتار. او كه درود خدا بر وی باد، خیرخواهی را به نهایت رساند و به راه راست رفت و از طریق حكمت و موعظه ی نیكو مردم را به خدا خواند.

«ارسله بحجه كافیه و موعظه شافیه و دعوه متلافیه. اظهر به الشرائع المجهوله و قمح به البدع المدخوله و بین به الاحكام المفصوله.»[2] .

خداوند او را فرستاد با حجتی بسنده- كه قرآن است- و موعظتی كه درمان است، و دعوتی كه جبران كننده ی زیان است. بدو حكمهای نادانسته را آشكار كرد و بدعتها را كه در آن راه یافته بود كوفت و به كنار كرد و حكمهای گونه گون را پدیدار.

امیرمومنان علی (ع) خود نیز در تربیت مردمان بدین روش عمل كرده است. موعظه های امیر بیان (ع) زنگار از دلها می زداید و منعی شدید در برابر تباهیها به وجود می آورد. امام علی (ع) درباره ی این شان تربیتی خود می فرماید:

«ایها الناس، انی قد بثثت لكم المواعظ التی وعظ الانبیاء بها اممهم و ادیت الیكم ما ادت الاوصیاء الی من بعدهم.»[3] .

ای مردم! من موعظه هایی را در میان شما نشر دادم كه پیامبران بدان امتهایشان را موعظه كردند و آن چیزی را درباره ی شما به جای آوردم كه اوصیای پیامبران پس از ایشان به جا می آوردند.

چون موعظه مایه ی بیداری و هشیاری دل و رقت و سلامت آن است، هر كسی در هر مرتبه ای بدان محتاج است. امام خمینی (ره) در این باره فرموده است:

«انسان باید هم خودش را موعظه كند و هم در معرض موعظه واقع بشود. هیچ انسانی نیست كه محتاج به موعظه نباشد، منتها انسانهای بالا واعظشان خداست و انسانهای بعد واعظشان آنها هستند تا برسد به آخر، تا برسد به ما.»[4] .

[صفحه 387]

انسان شئون و نیازهای گوناگون دارد و از جمله نیازهای اساسی انسان، نیاز به زنده نگاه داشتن دل است و مواعظ جانبخش پاسخی است به این نیاز آدمی در جهت تربیت كمالی. قرآن كریم كتاب مواعظ الهی و بهترین راه تربیت آدمی است. امیرمومنان (ع) درباره ی این شان قرآن كریم فرموده است:

«انتفعوا ببیان الله و اتعظوا بمواعظ الله و اقبلوا نصیحه الله... و ان الله سبحانه لم یعظ احدا بمثل هذا القرآن.»[5] .

از بیان خدا سود برید و از موعظتهای او پند گیرید و اندرز وی را بپذیرید... و همانا خدای سبحان كسی را به چیزی موعظت نكرده است چون قرآن.

«فاتقوا الله الذی نفعكم بموعظته و وعظكم برسالته.»[6] .

پس بترسید از خدایی كه شما را از موعظت خود بهره مند ساخت و با فرستادن پیامبرانش موعظت نمود.


صفحه 386، 387.








    1. نهج البلاغه، خطبه ی 95.
    2. همان، خطبه ی 161.
    3. همان، خطبه ی 182.
    4. صحیفه ی نور، ج 14، ص 257.
    5. نهج البلاغه، خطبه ی 176.
    6. همان، خطبه ی 198.